طراحی گرافیک با تجارت رسانه
طى دههی ۱۹۶۰، طراحى گرافیک به عنوان شیوهاى براى حل مشکلات ارتباطى و اطلاع رسانى مطرح شد و به همین ترتیب در رسانههاى همگانى نیز به عنوان مُد مطرح شد. اما تغییر در سبک آن حاصل چندمین عامل مؤثر مانند پیشرفتهاى فناورى در حوزهی رسانه و نیز تحولات رایج در جامعه بود. و از آنجائى که تنها هنر بصرى نبود و کلام نیز در آن نقش مؤثرى داشت مىتوانست مورد توجه کارشناسان و صاحبنظرانى که نسبت به اهمیت اجتماعى ارتباطات آگاه شده بودند، قرار بگیرد.
طراحى گرافیک علاوه بر حوزههایى که پیش از آن در اختیار سنتهاى صنعتگرى بود، مانند طراحى روزنامه به رسانهی تلویزیون و ویدئو هم گسترش یافت و نقش طراحى گرافیک در خدمات عمومى و تبلیغات فرهنگى نیز افزایش پیدا کرد.
در دههی ۱۹۷۰، طراحى گرافیک به بخشى از تجارت پول بدل شد و عمدتاً از آن براى ارائه نوعى هویت بصرى قابل تشخیص براى شرکتها بهرهبردارى شد. تمام سازمانها و مؤسسات، هرچند کوچک، ضرورت استفاده از یک نوع نماد یا نشانه را حس کردند. به تدریج طراحان جهت بازاریابى محصولات و خدمات و خلق تصاویر که بتواند یک محصول یا شرکت را مشخص سازد، به کار فراخوانده شدند. با این حال هنوز گرافیک متحرک در جمله مواردی است که بسیار جای کار و تحقیق دارد.
طراحى گرافیک
طراحى گرافیک در برگیرندهی نوعى زبان است که در حال گسترش است. ما تنها زمانى میتوانیم یک اثر گرافیکى را به درستى درک کنیم که زبان آن را بفهمیم. اینجاست که زبان تصویر متحرک از اهمیت والایی برخوردار است.
در جهان امروز وسایل ارتباط جمعی، روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی، در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی را بر عهده گرفتهاند به طوری که بسیاری از دانشمندان عصر کنونی را «عصر ارتباطات» نامیدهاند. فراوانی جمعیت، تمرکز گروههای وسیع انسانی در شهرهای بزرگ، شرایط خاص تمدن صنعتی و پیچیدگی وضع زندگی اجتماعی، وابستگیها و همبستگیهای ملی و بینالمللی، ناامنی و بحرانها، تحول نظامهای سیاسی و اجتماعی، دگرگونی مبانی فرهنگی، ترک سنتهای قدیمی همه از جمله عواملی هستند که روز به روز نیاز انسان را به آگاهی از تمام حوادث و وقایع جاری محیط زندگی بیشتر میکند.
با نگاهی به اوضاع و احوال جوامع امروزی و تأثیراتی که رسانههای نوین در شکلگیری فرهنگ و آداب یک جامعه دارند به مسئلهای پی خواهیم برد که استفاده از ابزار در رساندن یک پیام نقش بسزایی را ایفا میکند.
طراحی گرافیک و سینما
طراحی گرافیک و سینما هر دو زادهی یک تفکر حاکم در جوامع مدرن و امروزی میباشند. این رسانههای ارتباطی همواره به عنوان مؤلفههای جدانشدنی زندگی بشری مطرح بوده و هستند. اما آنچه مهم تلقی میشود، بررسی موشکافانه زیباییشناسی در تصویر متحرک است، اینکه چطور میتوان قابلیتهای زیباییشناختی را از درون این گرافیک متحرک که به نوعی همان تصویر متحرک محسوب میشود بیرون آورد، و برای انتقال پیام درست و صحیح به مخاطب عرضه داشت.
اما آنچه عامل پیوند این دو بوده تاثیر طراحی گرافیک بر جنبههای مختلف سینما است. از جمله عنوانبندی فیلم که در جهت اطلاع رسانی عناوین فیلم، افکتهای تصویری بر روی شاتها، تکنیکهای گرافیک در تدوین، قاببندی نماها توسط تصویربردار و… میباشد.
ما برای انتقال مفاهیم و برقراری ارتباط با جهان خویش ناچاریم به ابزارهای امروزی رجوع کنیم، همانطور که تاریخ و تجربه غرب در این ابزارها نشان داده که بهترین استفاده ممکن را داشتند و دارند.
اجتماع و فرهنگ دو مفهوم جداناپذیر از هم هستند و هنر به عنوان مفهومی که در جستجوی معنا و معرفت است، در صورت رسیدن به این معرفت، میتواند بر رشد فرهنگی جامعه بسیار تأثیرگذار باشد. سینما نیز به عنوان هنر بسیار تأثیرگذار بر مخاطب در این میان نقش اساسی دارد.
در کل میتوان نتیجه گرفت که طراحی گرافیک با تجارت رسانه هم سو هستند حتی در شکل ضعیف خود نیز کار ویژهای به ثمر میآورند.
شما میتوانید از این پست هم دیدن فرمایید.
مطالبتون عالیه
لطف شماست
خیلی ممنون برای مطالب عالیتون
سپاس از اینکه مارو دنبال می کنید .